آخرین اخبار

19. فروردين 1403 - 10:43   |   کد مطلب: 47672
هوشنگ نادری در واکنش به اینکه برخی با حمله رژیم سفاک صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق، نظریه هاشمی را سر دست گرفته و تکرار می‌کنند، نوشت: سیاستگذاری در هر بستری بیشتر از غوغاسالاری، نیاز به خردورزی دارد، برای همین تکرار می‌شود، نباید هیچ وقت از امام جامعه پیشی بگیریم.

به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «آوای سیدجمال»، هوشنگ نادری در یادداشتی در واکنش به اینکه برخی با حمله رژیم سفاک صهیونیست به کنسولگری ایران در دمشق، نظریه هاشمی را سر دست گرفته و تکرار می‌کنند، نوشت: در این میانه‌ای که رژیم سفاک و کودک‌کش صهیونیستی کنسولگری ایران در دمشق را هدف قرار داده است، برخی نظریه هاشمی را سر دست گرفته و تکرار می‌کنند، دوران موشک‌ها سپری شده است و نظام اسلامی اگر به جای موشک دیپلماسی داشت، مورد هدف قرار نمی‌گرفت!

 

ابتدا باید بدانیم، معنی خام این گزاره یعنی اینکه ایران نیز به جای اینکه محور مقاومت را مدیریت کند، بهتر بود به مانند کشورهای عربی با این رژیم از در مذاکره و از راه دیپلماسی وارد می‌شد!
اما بد نیست به وقایع اخیر و نقش هاشمی بازنگری داشته باشیم تا به پاسخی منطقی برای این شبهه دست پیدا کنیم.
 

هاشمی رأس یک گفتمان بود که آن گفتمان، متأسفانه هنوز به عنوان میراث هاشمی در دل این نظام جا خوش کرده و آن چیزی نیست جز گفتمان لیبرالیسم.

 

هاشمی با روکشی از الفاظ دینی و به اتکال سابقه سیاسی خود، توانست مکتبی را در مقابل مکتب امام و مکتب رهبری که برگرفته از اسلام اصیل بود، تئوریزه کرده و کارگزاران این مکتب را آموزش داده و در دل نظام مستقر نماید.

 

هاشمی درست زمانی جمله نهایی خود که می‌توانست تیر خلاص برای نظام اسلامی باشد را بیان کرد که تصور می‌کرد با رسانیدن حسن روحانی به ریاست جمهوری مأموریت نهایی‌اش در تثبیت سیستم مورد نظر خود را به انجام رسانیده است. در نتیجه نسخه نهایی مقبول خود را رونمایی نمود که چیزی نبود جز خلع سلاح ایران در منطقه‌ای که گرگ‌ها با دندان‌های خون‌آلود منتظر تیکه پاره کردن این کشور بودند.

 

نظام اسلامی در منطقه‌ای واقع شده است که با کشورهایی مانند ترکیه، عربستان، رژیم صهیونیستی و... به صورت مستقیم تضاد منافع دارد.

 

آمریکا و دیگر دول استعماری سابق در این منطقه به دنبال تأمین منافع خود هستند، آمریکا برای تأمین منافع خود، داعشی را به وجود آورد که به قول ترامپ ۷ هزار میلیارد هزینه بر روی دستش گذاشته بود و تا چهل کیلومتری مرزهای ایران نیز آمدند.

عربستانی که ادعا می‌شود سیاستش بر وجه نظامی‌اش پیشی گرفته در مبحث داعش ورود پیدا کرد و برای تأمین منابع مالی داعش هزینه‌ها کرد، تنها در زمان ترامپ ۴۰۰ میلیارد دلار قرارداد خرید تجهیزات نظامی با آمریکا قرارداد بست.

با قطر که هم پیمان سابقش بود بر سر ادامه حیات داعش به مشکل خورد و تمام راه‌ها را بروی قطر بست.

 

نزدیک به ده سال است که همین کشور عربستان به یمن حمله کرده و مثل خر در باتلاق یمن گیر کرده است.

 

این جمهوری اسلامی بود که بدون همراهی دو سال پایانی دولت احمدی نژاد و بدون اینکه هشت سال تمام همراهی دولت حسن روحانی را داشته باشد، نگذاشت سوریه و عراق به نام داعش در هاضمه غرب و اسرائیل بلعیده شود، و ترکیه و عربستان و دیگران هرچه کردند تیرشان به سنگ خورد.

 

الان که صدای شکسته شدن استخوان‌های اسرائیل و به تبع آن صدای شکسته شدن استخوان‌های امپریالیسم جهانی، دارد بگوش می‌رسد، معلوم است که به دست و پا می‌افتند و نفوذی‌های داخلی‌شان نیز به داد و هوار مشغول می‌شوند.

 

اذناب داخلی لیبرالیسم در این سال‌ها در سایه تأمین امنیت همین موشک‌ها خوش خوابیده‌اند و هر بار جمهوری اسلامی را تحریک می‌کنند تا به یک سمت لشکر بکشد!

گاهی از کاه طالبان کوه می‌سازند گاهی آذربایجان را سر دست می‌گیرند.

 

و جالب اینکه هر بار هم تقاضای ورود به جنگ دارند، خوب اگر ما به توصیه هاشمی و اراده اهالی برجام، موشکی را هم مانند هسته‌‍ای به فنا داده بودیم با کدام ابزار می‌توانستیم تأمین منافع نماییم؟!
اکنون نیز خیلی عجله نکنید، نبرد ما با امپریالیسم قطعی است و بفرمایش شهید چمران وقت آن خواهد رسید که مرد از نامرد بازشناسی شود، تنها لازمه‌اش این است از امام جامعه جلوتر نرویم، سیاست نهایی نظام هرچه بود از همان پیروی کنیم، این را بدانید چیدمان شورای عالی امنیت ملی بسیار از برخی در دفاع از کیان نظام راسخ تر هستند.

 

تأمین منافع هزینه دارد، معلوم است رژیم صهیونیستی نیز چاره‌ای ندارد جز اینکه جنگ را به بیرون از مرزهای خود بکشاند، به امید انکه بلکه با کشانیدن پای ایران به جنگ، آمریکا و انگلیس و دیگران به این نبرد ورود پیدا بکنند تا بلکه آن رژیم نحس نجات پیدا بکند و حیات سیاسی اش برای سال‌ها تأمین شود.

 

این را خوب می‌دانیم سیستم صهیونیسم و به تبع آن نظام سرمایه‌داری از دو لایه آشکار و پنهان تشکیل شده است.

 

لایه آشکار صهیونیسم، همین رژیم اسرائیل است که در قلب جهان اسلام کاشته شد. اما نظام مبتنی بر سرمایه و بهره‌کشی که نمی‌آید همه هستی‌اش را بر روی این بخش هزینه کند و در نتیجه اگر قرار بر انتخاب یکی از دو راه، یعنی ادامه حیات خود و یا ادامه حیات اسرائیل باشد، اطمینان داشته باشید ادامه حیات خود را بر ادامه موجودیت اسرائیل ترجیح می‌دهد، برای همین رژیم صهیونیستی که متوجه این قضیه است، دست به قمار نهایی زده و به اعتبار فرضیه «یا همه یا هیچ» قصدش حفظ حیات خود است، هرچند پای همه دنیای سرمایه‌داری را به وسط بکشد.

از سویی سال‌ها این سوال اساسی مطرح است که آمریکا تأمین‌کننده امنیت رژیم صهیونیستی است و یا اینکه رژیم صهیونییتی تامین‌کننده امنیت آمریکاست؟

 

برای عموم جامعه آمریکا سئوال است که چرا مالیات‌های مردم آمریکا هزینه امنیت اسرائیل می‌شود؟
 در صورتی که اسرائیل یک مأموریت اساسی برای نظام سرمایه‌داری جهانی دارد و عبارت است از تأمین حاشیه امنیت برای نظام سرمایه‌داری جهانی، که به وسیله یهود، مسیحیان صهیونی و فراماسونری مدیریت می‌شود، به بهانه حمایت از قوم یهود.

 

بنابراین آن زمانی که نظام سرمایه‌داری، ناچار باشد برای حفظ امنیتش هیچ راهی ندارد جز اینکه اسرائیل را فدا کند، شک نکنید رژیم صهیونیستی را تنها خواهند گذاشت و در آن زمان به بهانه حمایت همه جانبه از اسرائیل، موجودیت خود را به مخاطره نخواهند انداخت و وارد جنگ نخواهند شد، چون می‌دانند این جنگ ممکن است شروعش با آن‌ها باشد اما پایان آن و نتیجه آن را سرمایه‌داری جهانی رقم نخواهد زد.

 

نتانیاهو این قضیه را می‌داند و دعوای او سر همین امر است تا مرتبه‌ای بالاتر از وسیله و ابزار، برای رژیم صهیونیستی معرفی کند، در حالی که هدف جای دیگری و بیرون از این میدان آتش است، بنابراین صهیونیسم جهانی بیش از حد معمول برای این وسیله، هزینه نخواهد داد.
در گذشته در مورد پروژه‌ها و پروسه‌های تاریخی توضیح داده‌ام، جنگ بین جهان اسلام به علاوه جهان مستضعفین با جهان مستکبران و بهره کشان، از مستضعفان با مدل فرایندی، قطعی است و بدون شک یک پایه این درگیری ایران عزیز است، اما رژیم صهیونیستی به بهانه حفظ حیات خود قصد دارد از مواد و مصالح موجود این فرایند، استفاده کرده و به صورت پروژه‌ای زمان این درگیری را جلوتر اندازد.

برای همین ما بایستی روشی را انتخاب کنیم تا ضمن تادیب جانانه رژیم صهیونیستی به تکمیل شدن چیدمان مورد نظر رژیم کودک‌کش اسرائیل کمک نکرده باشیم، تفکیک این دو مبحث نیاز به طراحی مناسب دارد، با شلوغ کاری‌ها بستر تصمیم‌سازی غلط را به وجود نیاوریم.

سیاستگذاری در هر بستری، به ویژه در امر نظامی بیشتر از غوغاسالاری، نیاز به خردورزی دارد، برای همین تکرار می‌شود، به نظام و شخص فرماندهی کل قوا اعتماد کنیم و از تصمیمات نظام حمایت نماییم.
هیچ وقت از امام جامعه پیشی نگیریم.
هوشنگ نادری

انتهای خبر/ن

دیدگاه شما

نقشه ماهواره ای اسدآباد
پیش بینی وضعیت هوای اسدآباد
بانک ملت
https://telegram.me/Avaseyedjamal